فارسی

فقه معاصر؛ کشف احکام اجتماعی اسلام / فهم محکمات و متشابهات فقط توسط فقیه

۰۱ خرداد ۱۴۰۴

۲۰:۰۲

۷۳

خلاصه خبر :
بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی در همایش «در مسیر فقاهت»
آخرین رویداد ها

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ

قبل از هر چیز ایام زیارتی و شهادت حضرت علی بن موسی الرضا(علیه آلاف التحیة و الثناء) را خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و همه شیعیان و شما فضلای محترم تسلیت عرض می‌کنم و همچنین ایام سالگرد شهدای خدمت شهید بزرگوار مرحوم رئیسی(رضوان الله تعالی علیه) و همراهان ایشان (که در آن فاجعه بسیار تلخ به شهادت رسیدند و نظام اسلامی و مردم ما از اینها محروم شدند) را گرامی می‌داریم و امیدواریم ما هم بتوانیم راه شهدا را به خوبی ادامه بدهیم.

خدمت شما فضلای بزرگوار که در مسیر علم و تحقیق و فقه و فقاهت هستید خوش آمد عرض می‌کنم، چه آقایانی که برای سطح ان شاء الله در این مجموعه حضور پیدا می‌کنند و چه عزیزانی که برای خارج حضور پیدا می‌کنند. لازم می‌دانم تشکر کنم از دوستان عزیزی که این برنامه را اجرا کردند، سال‌ها ما این برنامه در مسیر فقاهت را داشتیم اما سال گذشته به یک عللی انجام نشد، ولی دوستان امسال همت کردند و باز این برنامه را محقق کردند. هدف از این برنامه آشنایی با روش علمی این مرکز و مجموعه‌هایی که در آن وجود دارد.

مستحضرید این مرکز علاوه بر اینکه پایه یک تا شش را در مدرسه قرآنی ائمه اطهار(ع) دارد (و بشارت دادند که امسال هم در المپیاد آن مدرسه اول شده و لازم می‌دانم از حضرت آقای فاضل که مسئولیت مستقیم آنجا را هم به عهده دارند تشکر کنم) ما دوره سطح داریم، بعد هم دوره خارج داریم و بعد از آن هم گرایش‌های تخصصی داریم؛ چون یکی از سؤالاتی که برای هر طلبه مطرح بود این‌که بعد از سطح و خارج چه کنیم؟ ما گرایش‌های تخصصی را احداث کردیم و همان طور که جناب آقای قاسمی فرمودند امروز مراکز قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضائیه، دانشگاه‌ها و نهادهای مختلف، دست‌شان به سوی حوزه دراز است و نیروی فقیهی که حضور پیدا کند ندارند.

تردیدی نکنید که امروز کسی که توانایی تحصیل در مسائل فقاهت و اجتهاد را داشته باشد، به نظرم برای او وجوب عینی دارد و نمی‌توانیم بگوئیم وجوب کفایی دارد! این کسی که می‌داند، چون امروز افرادی که به این مجموعه‌ها اقبال کنند کم هستند. شرایط بسیار سخت است مخصوصاً شرایط معیشتی، اما کسانی که استعداد دارند و فی الجمله تمکنی هم داشته باشند برایشان وجوب عینی دارد.

در هر صورت من تشکر می‌کنم از جناب آقای رهنما و همه مجموعه‌های اینجا از روابط عمومی و اداری و مالی و اساتید محترم که همت گماشته‌اند بر اینکه این جلسه امروز خوب برگزار شود تشکر می‌کنم و امیدوارم که دعای امام زمان(ع) شامل حال ما بشود که یک طلبه واقعاً همیشه باید مستظهر به دعای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد و خودش را در مسیر رضایت آن حضرت قرار بدهد و اجازه ندهد در مسیر زندگی‌، علمی‌ و در امور زندگی‌اش چیزی غیر از رضایت امام زمان(ع) که همان رضایت خدای تبارک و تعالی است حاکم باشد.

من تیمناً این روایت را بخوانم و بعد نکاتی را عرض کنم:

وَ فِي مَعَانِي الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ جَمِيعاً عَنْ سَعْدٍ وَ الْحِمْيَرِيِّ وَ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى كُلِّهِمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ أَنْتُمْ أَفْقَهُ النَّاسِ إِذَا عَرَفْتُمْ مَعَانِيَ كَلَامِنَا إِنَّ الْكَلِمَةَ لَتَنْصَرِفُ عَلَى وُجُوهٍ فَلَوْ شَاءَ إِنْسَانٌ لَصَرَفَ كَلَامَهُ كَيْفَ شَاءَ وَ لَا يَكْذِبُ.[1]

امام صادق(ع) فرمود: «أنتُم أفقَهُ الناسِ إذا عَرَفتُم معانيَ كلامِنا»، افقه مردم کیست؟ در روایات تفقه فقه به معنای عام و فقه به معنای خاص که همین اجتهاد است، اما معیار این است که حضرت می‌فرماید: أفقه مردم کسی است که معانی کلمات ما را بداند. «إنّ الكَلِمَةَ لَتَنصَرِفُ على وُجوهٍ»؛ یک کلمه ممکن است معانی مختلف داشته باشد، «فلو شاءَ إنسانٌ لَصَرَفَ كلامَهُ كيفَ شاءَ و لا يكذِبُ»؛ دروغ هم نمی‌گوید.

یک روایت معروفی است «إن القرآن نزل علی سبعة أحرف»؛ قرآن بر هفت حرف نازل شده. محقق خوئی1 در البیان‌ می‌فرماید: مصدر این روایت فقط کتب عامه است[2] و ما در کتب امامیه نداریم! مرحوم شیخ عبدالکریم حائری در کتاب الصلاة می‌فرماید: این روایت در کتب خاصه نه تنها آمده بلکه «ادعی تواترها»؛ یعنی به صورت متواتر است. لذا مسلَّماً در کتب امامیه هم این روایت آمده است[3].

شاهد عرض من این است که از امام(ع) می‌پرسند چطور می‌شود که احادیث مختلف از شما به ما می‌رسد؟ یک حدیث می‌آید که این کار واجب است و حدیث دیگر می‌گوید مستحب است، یک حدیث به نحو دیگری است! حضرت فرمودند مگر این روایت از وجود مبارک پیامبر(ص) نیست که حضرت فرمودند: «إن القرآن نزل علی سبعة أحرف»، بعد می‌فرماید: «و ادنی ما للامام أن یفتی علی سبعة وجوه»[4]، أقل چیزی که حق امام معصوم است این است که در یک مسئله بر هفت وجه فتوا بدهد.

روایت دیگر این‌که حضرت می‌فرماید: «لا تکون رجل منکم فقیهاً حتی یعرف معاریض کلامنا»[5]، کسی نمی‌تواند فقیه باشد مگر اینکه مشکلات و مشتبهات کلمات ما را بتواند بفهمد، مثلاً همین «إن القرآن نزل علی سبعه أحرف»، طبق تحقیقی که ما ارائه دادیم گاهی اوقات ائمه(ع) این را گفته‌اند و از آن «سبعة لهجات» (هفت لهجه) را اراده کردند؛ یعنی قرآن را می‌توانید به لهجه عراقی، حجازی یا شامی بخوانید. گاهی اوقات فرمودند یعنی «سبعة ابواب» که قرآن هفت باب دارد، ابواب مهم قرآن، امر، نهی، جدل، قصص، مثل، گاهی هم «سبعة أحرف» فرمودند و اراده کردند «سبعة بطون» که در همین روایتی که «ادنی ما للامام أن یفتی علی سبعة وجوه» به این معناست که هر آیه‌ای ظاهری دارد و آن ظاهر هم باطنی دارد و آن باطن هم بطونی دارد.

این روایت را خواندم برای اینکه چه کسی می‌تواند وجوه قرآن و روایات را تشخیص بدهد. اتفاقاً یک روایتی را پیدا کردم از وجود مبارک پیامبر(ص) می‌فرماید: «لا یفقه العبد کل الفقه حتی یمقُت الناس فی ذات الله و حتی یری للقرآن وجوهاً کثیرة»[6]؛ فقیه کل الفقه آن است که «یری للقرآن وجوهاً کثیرة». در روایات هم داریم که کلام ما دارای وجوه است و فقیه، فقیه نیست مگر اینکه وجوه کلمات ما را بفهمد.

حال سؤال این است که اولاً، این وجوه یعنی وجوهی که تفسیر به رأی است؟ او را که نه می‌شود به خدا إسناد داد و نه به کلمات ائمه(ع). ائمه(ع) می‌فرمایند: این وجوهی است که ما اراده کردیم و وجوه در قرآن هم وجوهی است که خدای تبارک و تعالی اراده کرده، پس یک وجوهی که مصداق تفسیر به رأی نباید باشد، وجوهی که مطابق با ضوابط و قواعد و با آیات دیگر قرآن و سایر روایات و سنت باشد.

سؤال دیگر آن است که چه کسی می‌تواند به این «وجوه» برسد، اگر در یک آیه‌ای چند احتمال دادند و یک کسی هم احصاء کرده و این احتمالات را و جمع کرد، معنای وجوه این است؟ یا اینکه یک انسان این آیه را می‌گوید می شود بر این معنا حمل کرد، با دلیل بگوید می‌شود بر این معنا هم حمل کرد؟ معروف است که می‌گویند یکی از بزرگان در ماه مبارک رمضان هر روز یک آیه‌ را می‌خوانده و هر روز برایش یک معنا می‌کرده است منتهی با دلیل و استشهاد، این غیر از اجتهاد هیچ عامل دیگری برایش نمی‌تواند باشد.

اگر کسی واقعاً مبانی و ضوابط اجتهاد دستش باشد، مجتهد می‌تواند محکم و متشابه قرآن را بفهمد و الا کسی که مجتهد نباشد به هیچ‌وجه نمی‌تواند بفهمد این آیه محکم است یا متشابه؟ البته اصل علم محکمات و متشابهات به نحو کامل نزد معصومین علیهم السلام است ولی در یک مرحله نازله و جزئی علمش در نزد مجتهدین و فقهاست. انسان با اجتهاد می‌تواند با قرآن مأنوس بشود و استدلال کند، «یری للقرآن وجوهاً کثیرة»، با اجتهاد می‌تواند معانی کلمات ائمه(علیهم السلام) و معاریض کلمات آنها را بفهمد.

ما باید خدا را شکر کنیم. سال 1376 که این مرکز تأسیس شد و هیچ مرکز دیگری در قم نبود، یک مرکزی بود که مرحوم آیت اله طاهری خرم آبادی داشت که شیوه مجموعه‌ ما را نداشت، یادی کنیم از مرحوم آیت الله بیگدلی و مرحوم آیت الله حاج شیخ حسین کریمی قمی، که سال 1375 سه نفری (در همان ساختمان قدیمی مرکز فقهی داخل حیاط) نشسته بودیم و بحث می‌کردیم که آقا یک نظری برای تأسیس مرکز فقهی دارند و آن دو بزرگوار هم با این روش مرحوم آقا چندان موافق نبودند، ولی مرحوم والد ما اصرار داشت و به آقایان هم عرض کردیم و ایشان هم از شاگردان مرحوم والدمان بودند و کار را آغاز کردیم و بحمدالله بعداً هم مراکز دیگری به لطف خدا تأسیس شد.

آقایانی که در این مرکز یا نظایر این مرکز می‌خواهند حضور پیدا کنند ارزش اجتهاد برایشان روشن باشد، به این مقداری هم که من عرض می‌کنم که نمی‌شود خیلی روشن بشود! از اساتید خودتان در درس رسائل و مکاسب و ... بخواهید راجع به اجتهاد صحبت کنید که اجتهاد چیست و چه شرایطی دارد؟ چه سختی‌هایی دارد؟ ما در چه صورت می‌توانیم مجتهد بشویم؟ اگر مجتهد شدیم اولاً چه آثاری دارد، چون من گاهی شنیدم می‌گویند مگر ما این همه نیاز به مجتهد داریم در جامعه؟!

اولاً: امروز در خود همین نظام جمهوری اسلامی دور بودن مراکز قانون‌گذاری و قوه مجریه و قوه قضائیه از مجتهدین واقعی بسیاری از مشکلات را ایجاد کرده است. لذا شدیداً در داخل و خارج نیاز است. من یک جمله‌ای هم از مرحوم والدمان عرض کنم که می‌فرمود: اگر یک طلبه‌ای در حوزه به مراحل بالا برسد، هر جای دنیا برود قابل استفاده است، در هر دانشگاهی و به هر مجموعه‌ای برود در میان هر قومی از اقوام جامعه برود قابل استفاده است، لذا این مطلب را کاملاً توجه داشته باشید، ارزش اجتهاد و آثار اجتهاد را.

واقعاً کسی که طعم اجتهاد را بچشد هر روز نه، هر ساعتی برای او یک تولد جدید است و او از وجود خودش و معلومات خودش حظّ می‌برد و با هیچ مقامی از مقامات دنیوی قابل مقایسه نیست. یک وقتی شخصی می‌گفت مرجعیت مرجعیت؟ گفتم اینهایی که این حرفها را می‌زنند برای اینکه نمی‌دانند ارزش اجتهاد چیست؟ اجتهاد خودش یک عنایتی از خدا به انسان است که از هزاران سال مرجعیت بالاتر است، خود ملکه اجتهاد.

ثانیاً: ما باید خدا را شکر کنیم که به برکت این نظام و این انقلاب ابعاد فقه هزاران برابر شده است. ما قبل از انقلاب چیزی به نام فقه اجتماعی نداشتیم، فقه، فقه فردی بود، نگاه فقیه مسئله را برای یک فرد می‌خواست حل کند، اما الآن فقه ما فقه اجتماعی است نه اینکه یک چیز جدیدی درست کردیم! امام خمینی(ره) می‌فرماید: دین یعنی حکومت، ادله هم دارد و این یک امر اجتهادی هم نیست و امری است که بوده، منتهی توجهی به آن نشده، دین آمده تکالیفی را برای اجتماع آورده، ما آیاتی را در قرآن داریم به عنوان آیات اجتماعی، در فقه، اخلاق و غیر اینها. امام(ره) می‌فرمود این مقداری که فقه در مورد جامعه و اجتماع نظر دارد قابل مقایسه با احکام فقه فردی نیست.

امروز ما می‌بینیم که فقه ما صد برابر شده، اصلاً اینقدر گسترش پیدا کرده که قابل مقایسه با گذشته نیست. یک وقتی می‌خواستیم طلبه بشویم به ما می‌گفتند در فقه همه حرف‌ها زده شده، در اصول همه حرفها زده شده و میدانی برای تحقیق وجود ندارد، اما من از روی علم، دقت و دلیل عرض می‌کنم یک آفاق جدیدی در فقه به برکت انقلاب و امام(ره) گشوده شده و میدان تحقیق برای انسان و طلبه‌ها باز  است. امروز اگر یک طلبه‌ای نگاهش به فقه نگاه فردی باشد اشتباه می‌شود و خیلی از قافله فقه عقب است.


ما در این مرکز می‌خواهیم این مسیر دنبال بشود و این مسیر نمی‌شود الا با تسلط بر مبانی فقهی و اصولی امام خمینی(ره) و شاگردان ایشان. به عبارت دیگر، اگر از شما بپرسند فقه معاصر چیست؟ یک وقت می‌گوئیم فقه مسائل نوپدید، مسائلی که تازه به وجود آمده مثل بیمه، تلقیح مصنوعی و امثال آن، این یک جور معنا برای فقه معاصر است، فقه پاسخگوی به مسائل جدید، قبلاً هم بوده و ما در آثار مرحوم سید یزدی در نجف، مرحوم حاج شیخ حسن حلی مسائل مستحدثه داشته و بعد هم دیگران را می‌بینیم، اما به نظر ما فقه معاصر را اگر اینطور معنا کنیم غلط است، فقه معاصر یعنی کشف احکام اجتماعی اسلام.

الآن درست است که مسئله انتخابات یک بحث مستحدثی است، ولی باید موضع فقه را نسبت به انتخابات روشن کنیم، چقدر دعواست وقتی هنگام انتخابات می‌شود یکی می‌گوید حق است، یکی می‌گوید تکلیف است، که رهبری می‌فرمایند هم حق و هم تکلیف است و حق با ایشان است. این نیاز به بحث فقهی دارد و فقه باید روشن کند که آیا انتخابات حق است یا تکلیف یا هر دو؟ اگر ما چیزی را به نام فقه اجتماعی باور نداشته باشیم، به فقه معاصر نمی‌رسیم، حقیقت فقه معاصر در این است که ما احکام اجتماعی دین را از دین استخراج کنیم، تشکیل حکومت در شرایطی که امکان دارد واجب است، بر این اساس امام انقلاب کرد و به میدان آمد، این یکی از مسائل مهم فقه اجتماعی است، این فروعاتی که در فقه پزشکی مطرح است همه زیر شاخه‌های فقه اجتماعی است. در فقه سیاسی زیر شاخه‌های فقه اجتماعی است. اگر یک استادی امروز بگوید ما چیزی به نام فقه اجتماعی نداریم خیلی دور از واقعیت است.

خودتان فکر کنید و مجلات و مقالاتی که در همین مجموعه ما درباره فقه اجتماعی مطرح شده را ملاحظه کنید، بعد از مطالعه اگر سؤالاتی بود مطرح کنید، اگر من بخواهم فقه معاصر را تبیین کنم یعنی فقهی که پاسخگو به همه مسائل اجتماعی جامعه است، همین خانواده فقه اجتماعی دارد، ما دنبال این نیستیم که مسئله جدیدی به وجود بیاید، باید فقهِ این و نظام فقهیِ این را بیان کنیم، البته یک وقتی در این حوزه دعواها شد راجع به فقه نظام و می‌گفتیم نظام موجود است و باید آن را کشف کنیم، نه اینکه یک چیزی خلق کنیم، در دل کتب فقهی علمای ما و منابع ما و قرآن و روایات ما موجود است و ما معتقدیم این فقه معاصر فقط با اندیشه امام خمینی(ره) قابل تحقق است.

ما در این مرکز در این مسیر هستیم، هم در سطح و هم در خارج، هم در پژوهش‌ها دنبال تبیین اندیشه‌های امام(ره) برای این جهت هستیم نه اینکه بگوئیم به امام(ره) علاقمندیم و امام(ره) را خیلی دوست داریم، رهبر انقلاب بوده! اصلاً این جهت در این مسئله دخالتی ندارد، خدمتی که امام به فقه کرد، اندیشه‌های بزرگی که در مسائل فقهی و اصولی دارد، طلبه‌ی سطح ما باید پژوهش‌هایش، آن کسی که می‌خواهد استاد راهنمایش بشود تشویقش کند به این اندیشه‌ها و این اندیشه‌هاست که می‌تواند یک فقه مدون قوی به جامعه امروز تحویل بدهد.

آقایانی که بناست به این مرکز بیایند یا به مرکز دیگری بروند، واقعاً برای خودتان برنامه داشته باشید، در این مرکز یک کار خارق العاده‌ای نشده اما برنامه بوده، همین که آقای رهنما فرمودند 800 فارغ التحصیل از سال 76 تا به حال داشتیم، اکثر اینها از اساتید برجسته کفایه و مکاسب و بعضی‌هایشان هم درس خارج تدریس می کنند، اما این اقل نتیجه اینجاست. ما می‌خواهیم گره‌های موجود بشری را حل کنیم، ما دنبال حل گره‌های نظام هستیم، در مسائل اقتصادی اینقدر بحث وجود دارد تا نگاه اجتماعی و فقه اجتماعی نباشد قابل حل نیست و باید از این راه وارد این قضیه شد. امیدوارم که خداوند عنایت کند و یک دوره علمی بسیار خوبی را برای همه شما مقدر کند.

یاد کنیم از امام راحل و همه مراجعی که بر ما حق داشتند و در گذشتند، یاد کنیم از مرحوم آیت الله العظمی صافی رضوان الله علیه که در افتتاح این مرکز با آن کهولت سن‌شان در سال 89 آمدند و چقدر از این مرکز راضی و خوشحال بود،‌ یاد کنیم از مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی رضوان الله علیه و همه آنهایی که سر سفره‌شان بوده و هستیم ان شاء‌الله خدا همه آنهایی که رفتند غریق رحمت کند و رهبری معظم انقلاب و مراجع موجود و حوزه‌های قم و نجف را روز به روز مستحکم‌تر، موفق‌تر و مؤیدتر بدارد ان شاء الله.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

---------------------------
[1] . معاني الأخبار- 1- 1؛ وسائل الشيعة؛ ج‌27، ص: 117، ح 33360.
[2] . مسند أحمد 2: 300، مستدرك الحاكم 1: 553، تفسير الطبري 1: 9.
[3] . «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ فَقَالَ كَذَبُوا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ لَكِنَّهُ نَزَلَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ مِنْ عِنْدِ الْوَاحِدِ.» الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج‌2، ص: 630، ح 13.
[4] . «وَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) إِنَّ الْأَحَادِيثَ تَخْتَلِفُ عَنْكُمْ قَالَ فَقَالَ إِنَ‏ الْقُرْآنَ‏ نَزَلَ‏ عَلَى‏ سَبْعَةِ أَحْرُفٍ وَ أَدْنَى مَا لِلْإِمَامِ أَنْ يُفْتِيَ عَلَى سَبْعَةِ وُجُوهٍ ثُمَّ قَالَ‏ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ‏.» تفسير العياشي، ج‏1، ص: 12؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج‏17 ؛ ص305، ح 21419.
[5] . «حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْكَرْخِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ حَدِيثٌ تَدْرِيهِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ حَدِيثٍ تَرْوِيهِ وَ لَا يَكُونُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ فَقِيهاً حَتَّى يَعْرِفَ مَعَارِيضَ كَلَامِنَا وَ إِنَّ الْكَلِمَةَ مِنْ كَلَامِنَا لَتَنْصَرِفُ عَلَى سَبْعِينَ وَجْهاً لَنَا مِنْ جَمِيعِهَا الْمَخْرَجُ‌.» معاني الأخبار؛ ص: 2، ح 3.
[6] . «أَشَارَ(ع) بِقَوْلِهِ‏" لَا يَفْقَهُ‏ الْعَبْدُ كُلَ‏ الْفِقْهِ‏ حَتَّى يَمْقُتَ‏ النَّاسَ‏ فِي ذَاتِ اللَّهِ، وَ حَتَّى يَرَى لِلْقُرْآنِ وُجُوهاً كَثِيرَةً، ثُمَّ يُقْبِلُ عَلَى نَفْسِهِ فَيَكُونُ لَهَا أَشَدَّ مَقْتاً".» مجمع البحرين ؛ ج‏6 ؛ ص355.


برچسب ها :

فاضل لنکرانی در مسیر فقاهت مرکز فقهی ائمه اطهار طلاب جدید الورود