در کتب درسی اهل سنت مطالبی نباشد که در آینده داعشی و مشرک بار آورند
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۵:۲۳
۳۷
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
پیام تسلیت آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت شهادت سرداران سپاه و دانشمندان هستهای و مردم بیگناه
-
عید سعید غدیر خم؛ عید ولایت امیرالمؤمنین(ع) تبریک و تهنیت باد
-
لازمه رسیدن به نتیجه در طلبگی؛ دانستن ارزش کار و داشتن هدف است
-
امام خمینی(قده) احیاگر فقه اجتماعی / اساتید و فضلای حوزه پاسخگوی شبهات جامعه باشند
-
فقه معاصر؛ کشف احکام اجتماعی اسلام / فهم محکمات و متشابهات فقط توسط فقیه
-
لزوم ساماندهی نظام ارتباط دولت با حوزه / تعامل علمی دولت با حوزه
بسم الله الرحمن الرحیم
در ابتدا خدمت جنابعالی و دوستان محترمتان خوش آمد عرض میکنیم، برای بنده توفیقی شد که شما و حضرات را زیارت کردم. تنظیم برنامههای آموزشی مدارس اهلسنت اگر کما هو حقه انجام شود یکی از موفقیتهای بزرگ نظام است. من یک اطلاعاتی داشتم که بعضی از مدارس مقاومت میکردند و حاضر نبودند که نظارتی بر آنها بشود، نمیدانم چه مقدار برای حل این قضیه موفق شدید.
در حکومت اسلامی باید همانطور که تمام دانشگاهها تحت نظارت حکومت و دولت است، مدارس اهلسنت هم باید همینطور باشد نه به این معنا که بخواهیم آنها را شیعه کنیم، بلکه به این معنا که در کتب درسی و مطالب آنها، مطالبی نباشد که در آینده داعشی و مشرک بار آورند. خیلی کار مهمی است، من به سهم خودم هم از دفتر مقام معظّم رهبری و هم از جنابعالی و دوستانتان تشکر میکنم و همه ابعادش قابل ارزش است.
من نمیتوانم بگویم فقط فقه مهم است، بلکه حدیث و زنان و غیره مهم است. ما حتی در باب زنان در این مجموعه نظریاتی تولید کردیم که بحث آیات حجاب که مفصل بحث شده، اما راجع به احکام مربوط به زنان در فقه اسلامی که آیا اینها باید مبتنی بر عدالت باشد یا لازم نیست مبتنی بر عدالت باشد و یا بر ملاکات دیگر ممکن است باشد، همه اینها خیلی خوب است و واقعاً خدا را شاکریم که چنین اتاق فکر و گروهی که همه هم شخصیتهای علمی هستند وجود دارد تشکیل شده است.
ما دنبال مهار کردن نیستیم ولی دنبال این هستیم که این نظام و این مردم آسیب نبینند، جوانها آسیب نبینند ولو میخواهند در عقیده خودشان باقی بمانند یک زندگی آرامی داشته باشند و از خارج کشور اینها را تحت تأثیر قرار ندهند، امیدوارم که ان شاءالله خدا توفیقات شما را زیاد کند.
اشاره کردید که یکی از علمای الازهر به اینجا آمده بود. من هر وقت کلمه «الازهر» را میگویم یاد یک حرفی از مرحوم والد ما میافتم که وقتی داشتیم این ساختمان را میساختیم یکی از بیوتات آن زمان به ما پیغام داد که اینجا حیف است، نبش فلکه هستید، اینجا را پاساژ درست کنید، من به آقا عرض کردم و آقا فرمودند ما چه فکری میکنیم و اینها چه فکری میکنند؟! من در فکر این هستم که اگر یک روزی از علمای الازهر به قم آمدند یک جای آبرومندی باشد، 20 سال پیش این حرف را میزد. همین جا در پشت همین میز از علمای الازهر آمدند.
وقتی اینها میخواهند بیایند ایشان را به قسمتهای مختلف ببرید تا ببینند، وقتی به اینجا آمد گفت شما امروز نظر من را درباره مرجعیت شیعه عوض کردید، دکتر کریمه بود. گفت ما فکر میکردیم مراجع شیعه یک رسالهای مینویسند و خمسی میگیرند و کاری به چیزی ندارند، اما دیدم که موضوعات پژوهشی شما از ما خیلی جلوتر است، واقعاً این مراودات و ارتباطات خیلی خوب است.
نکته دوم اینکه مرحوم والد ما میفرمودند: من به «رابطة العالمةالاسلامیة» مکه دعوت داشتم، یک زمانی که عمره مشرف شده بودند مسؤول سفارت تنظیم کرده بودند، به مسؤولی که آنجا بوده فرمودند من یک سؤالی از شما دارم و آن اینکه چرا در کتابخانههای شیعه، فقه و تفسیر و تاریخ شما هست ولی در کتابخانههای شما چیزی از کتابهای ما نیست؟! الآن در اینجا جواهر الکلام را میخواهم شما ندارید، المیزان را ندارید، مجمع البیان را ندارید! این را ولو نمیشود به صورت شفاف گفت، ولی همین که یک عالم سنی به قم بیاید و دنبال فقه مقارن بگردد، واقعاً یکی از برنامهها این باشد که بگوئیم این کتاب را ببینید و نظرتان را راجع به این کتاب به ما بدهید، این خیلی مهم است.
ما کتاب «موسوعه احکام الاطفال» را مقارنه کردیم و در آن فقه شیعه و مذاهب اربعه آمده است. هر کسی این را میخواند تفوّق فقه شیعه بر مذاهب اربعه را میفهمد، من معتقدم در همین جلسات، آن علمایی که اهل هستند را بیاورید و بگوئید این کتاب را به شما میدهیم بخوانید و نظر بدهید، ببینید نظر اهل سنت اینجا درست آمده یا نه؟ در حالی که مستند به کتب اصلی اینهاست.
یک وقتی معاون یونسکو در سازمان ملل به ایران آمده بود گفت ما از الازهر خواستیم راجع به حقوق کودک به ما کتابی بدهد و بعد از مدتها یک کتاب چند صفحهای آورد و آن هم درباره اینکه بهتر این است که پدر اسم فرزند را اینطور بیاورد! ولی برای ما بهتآور است که اینقدر اسلام و علمای اسلام حرف دارند (در حالی که آن زمان چهار جلد چاپ شده بود). ایشان میگفت: شما اجازه بدهید این را به زبانهای بین المللی ترجمه کنیم، گفتم نه! ما خودمان الآن در دو جلد فارسی خلاصه کردیم، به زبان ترکی استانبولی، انگلیسی و زبانهای دیگر ترجمه میکنیم.
واقعاً در برنامهتان این باشد که در هر همایشی، برای حداقل دو تا از درجه اولهای اهلسنت کتاب ببرید. همان کتاب فقه «موسوعه احکام الاطفال» که جلد اول چاپ شد، زمان مرحوم والد ما برای بعثه میرفتیم به آقای زمانی گفتم این کتاب را به یکی از علمای مدینه از اهل سنت بدهید. این را برد و بعد از چند روز گفت شما نمیخواهید ملاقاتی با این آقا کنید؟ گفتم چرا، آن زمان آقای نورمفیدی هم در بعثه مهمان ما بودند و با ایشان به ملاقات عالم اهلسنت رفتیم. دیدم کتاب را جلویش گذاشته و مقدمه آن کتاب (حدود 30 صفحه درباره ممیزات فقه شیعه است) جلوی اوست.
یک مقدار نشستیم و احوالپرسی کرد، پیرمردی بود و ما هم یک موی سفید هم در صورتمان نبود، گفت مقدمه کتاب را شما نوشتی؟ گفتم بله من نوشتم، گفت این چیه که اینجا نوشتید؟ من در آن مقدمه یک حرفی از آقای بروجردی آوردم که هم از مرحوم والد و هم از آیت الله اشتهاردی(ره) شنیده بودم که اینها گفتهاند: فقه اهلسنت بیش از 50 حدیث معتبر از پیامبر(ص) ندارد در حالی که فقه شیعه بیش از 50 هزار حدیث از پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) دارد. گفتم بله همینطور است، گفت این خلاف است!
گفتم مهمترین کتاب شما صحیح بخاری است، چقدر روایت دارد؟ هفت هزار و اَندی روایت دارد، گفتم چقدر مکررات دارد؟ گفت مکرراتش چیه؟ گفتم یکیش حدیث دوات و قلم است، این حدیث در هفت جای بخاری آمده که این مطلب من خیلی برایش تعجبآور بود (شاگردانش هم نشسته بودند). گفتم چقدر راجع به رویاها آمده، خلاصه گفتم مکرراتش را حذف کنیم به چقدر میرسد؟
بعد گفت ما اصلاً کاری به صحیح بخاری نداریم، به یکی از شاگردانش گفت برو کتاب نهایة المرام را بیاور، گفت مستند ما در احادیث فقهی این کتاب است، گفتم این کتاب چقدر حدیث دارد؟ گفت 1500 تا، گفتم 1500 تا و 50 هزار تا کجا؟! کتاب را گرفتم باز کردم، یک حدیثی نوشته بود که پیامبر(ص) در فلان جنگ دستور داد درختها را آتش بزنند، گفتم این حدیث فقهی نیست! این «حدیثٌ فی واقعة»، ما شروع کردم به بیان کردن معنای حدیث فقهی برای این پیرمرد. بعد جلسه یک مقدار تُند شد! آقای نورمفیدی که دید بحث اینطور شده وارد شد و تشکر کرد.
از حضور شما بسیار ممنونم و ما آمادگی هر گونه همکاری را داریم، آقای قاسمی خودش از محققین برجسته هستند و مسئولیت پژوهش مجموعه را دارند. من خودم معتقد به این کار هستم، مرحوم والد ما نیز همینطور بود. یکی دیگر از علمای الازهر آمده بود، وقتی صحبتها تمام شد به ایشان گفتند: ما فقه شما را قبول نداریم، گفت چرا؟ گفتم شما روی فقه مقاصدی جلو میروید، ما فقه مقاصدی را مطابق فقه اهلبیت(ع) نمیدانیم و باطل است و من از شما دعوت میکنم با هر جمعی که میخواهید از مصر به قم بیائید یک هفته مهمان ما باشید، کاملاً اشکالاتمان را بیان کنیم. در این جمعها باید این بحثها بشود.