امروز یکی از ضرورتهای جامعه ما نشر افکار امام درباره بانوان است
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
۱۸:۴۶
۹۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
پیام تسلیت آیت الله فاضل لنکرانی به آیت الله العظمی نوری همدانی دامت برکاته
-
پاسخ به اشکالی به فرمایش آیت الله فاضل لنکرانی در معنای حدیث قدسی «الصوم لی و انا اجزی به»
-
سلسله دروس ماه مبارک رمضان آیت الله فاضل لنکرانی
-
امروز یکی از ضرورتهای جامعه ما نشر افکار امام درباره بانوان است
-
فرا رسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران تبریک و تهنیت باد
-
حکومت اسلامی و شبهه دین گریزی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
در این جلسه عناوینی را باید مورد بحث قرار داد که خوشبختانه به بعضی از عناوین همچون اهمیت فقه و فقاهت اشاره کردند، فقط به ذکر این نکته در مورد حدیث معروف «طلب العلم فریضة علی کل مسلمٍ و مسلمه» بسنده میکنم که در بعضی از متون روایی اهل سنت «طلب الفقه فریضة علی کل مسلمٍ و مسلمه» نقل شده، این نکتهای است که آقایانی که اهل پژوهش هستند باید دنبال کنند.
اما آنچه میخواهم عرض کنم این است که به برکت انقلاب فقه احیاء شد، اگر از این منظر انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم، مشاهده میکنیم که از برکت انقلاب اسلامی تحول بزرگی در حوزههای علمیه به وجود آمد و ابعاد جدیدی از فقه به جامعه بشری عرضه شد و این یک مطلب بسیار مهم است.
در شمارش و احصای دستاوردهای انقلاب این مسئله یکی از نقاط بسیار درخشان انقلاب است، فقهی که در طول هزار و چندصد سال بهعنوان یک فقهِ فردیِ ضعیفِ منفعل و یک فقه بسیار بسیار سرد در میان حوزههای علمیه مطرح بود به برکت اندیشههای امام یک تحول بزرگ پیدا کرد و به صحنه اجتماع در آمد و حیات جدیدی یافت. و این مطلب به هیچوجه قابل انکار نیست.
مدتی در جستجوی این مطلب بودم که آیا اندیشههای امام در مورد بانوان بعد از انقلاب به وجود آمد؟ یا امام از قبل به این نظرات که یکی از مظاهر تحول فقه و موجب تغییر نگاه مسلمین به زن و تبیین کلام دین در مورد زن است، رسیده بود ولی پس از انقلاب این نظرات مجال بروز و ظهور پیدا نمود؟ ادعای بنده که شواهد زیادی هم دارد این است که ما در طول تاریخ در بین فقهاء، فقیهی مثل امام نداشتهایم که اینگونه نگاه دقیق و عمیق به شخصیت زن و ارزش زن داشته باشد.
بعضی از تعابیر امام چنین است: زن یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعهها به ارزشهای بالای انسانی برسند، این تعبیر یک فقیه است نه یک سخنران و یک خطیب.
امام میفرمایند: صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان آن جامعه سرچشمه میگیرد. باید مجامع علمی و دانشکدههای جامعهشناسی ما این تعابیر محوری امام را مورد مداقّه علمی قرار دهند که اگر این تعابیر در طول این چهل و چند سال در دانشگاهها و حوزههای علمیه کاملاً حلاجی و بررسی شده بود ما امروز با این وضعیت نابهنجار در جامعه مواجه نبودیم. این جمله دقیق الان در جامعهشناسی غربی وجهی ندارد چون آنها عوامل دیگری را مطرح میکنند.
در جمله دیگری میفرمایند: اگر زنهای انسانساز از ملتها گرفته شوند ملتها رو به شکست و انحطاط میروند.
همچنین میفرمایند: ما پیروزی را از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم، بانوان محترم ما در صف مقدم بودند، بانوان عزیز سبب شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند.
خوشبختانه مؤسسه نشر آثار فرمایشات امام در مورد زنان را منتشر کرده و اهل تحقیق میتوانندآنرا دنبال کنند.
مقصود من تحولی است که امام در فقه به وجود آورد و موارد زیادی دارد همچون نظریه «الاسلام هو الحکومة» و نظریه «ولایت مطلقه فقیه» و دیگر نظریههای ابتکاری که از متن دین بیرون کشیدند. ولی در مورد شخصیت زن اندیشههای امام خیلی مطرح نشده درحالیکه طرح این مطالب تحول بزرگی در فقه و جامعه است. نمیشود گفت این حرفها بعد از انقلاب در ذهن امام آمده، برای منِ طلبه که تا حدی با فکر امام آشنا هستم روشن است که از اول، نگاه امام به زن یک نگاه عمیق به عنوان یک موجود مؤثر در جامعه بوده است، البته با حفظ جهات شرعی در داخل و خارج خانواده، و اگر هم رأیگیری از زنان را در زمان طاغوت مورد توبیخ قرار دادند نه برای این بود که زن حق رأی ندارد بلکه به این جهت بود که طاغوت میخواست از زنان استفاده ابزاری کند نه استفاده واقعی، چون طاغوت برای زنان احترامی برای اینکه حق رأی داشته باشند قائل نبود.
بنابراین امروز یکی از ضرورتهای جامعه ما نشر افکار امام درباره بانوان است، اینها باید نشر داده شود و در رسانههای جمعی مورد تحلیل قرار گیرد، اینها برداشت کاملا فقیهانه یک فقیهی است که در اوج فقاهت قرار دارد و در آن هیچ نگاه تعصبآمیز یا نگاه نوآورانه به قصد اینکه بخواهد نوآوری کرده باشد مطرح نیست.
با این تعابیر حتی بعضی از فتاوای فقهی امام نیز تغییر میکند کما اینکه در مورد خطابات قانونیه، مرحوم والد ما رضوان الله علیه میفرمودند امام در اوج علمی خود به خطابات قانونیه رسیدند زمانی که مقداری از فتاوا را بیان کرده بودند، لذا با توجه به خطابات قانونیه آن فتواها میتواند تغییر پیدا کند.
اما مطلب سوم درباره کتاب فقه جلیل است که من موفق شدم مقداری از این کتاب را ملاحظه کنم، نکته اول راجع به استادی است که در خدمت ایشان این درس تلمذ شده و این کتاب نوشته شده، مرحوم آیت الله تجلیل از فقهای طراز اول حوزه و مورد قبول مراجع و اهل فن بود، کسی که از نزدیک با ایشان آشنایی داشت تسلط ایشان بر روایات را در مباحث اعتقادی کاملاً حس میکرد، همینطور در تألیفات فقهی ایشان مثل تقریرات بیع مرحوم آقای حجت یا تعلیقه بر تحریر الوسیله یادر حدیث و اخلاق که موسوعه بیست جلدی المحاسن و المساوی را نوشتند.
در زمانی که ایشان این کار را انجام میداد امکاناتی مثل کامپیوتر وجود نداشت، خود ایشان از کتب عامه و خاصه، محاسن و مساوی در اعمال، اعمال خوب و اعمال بد را استخراج نمود. هر کسی این کتاب را ببیند واقعاً از حوصله این مرد و تسلطش بر متون تعجب میکند. همچنین تألیفاتی در مباحث اعتقادی دارند. در جلسات گاهی که مباحث فلسفی مطرح میشد با افرادی که در حوزه مدعی تدریس اسفار بودند خیلی مسلط بحث میکرد.
مرحوم آقای تجلیل به خاطر تبحرشان در مباحث فقهی، یک روش اجتهادی دارد، متن کتابشان تحریر الوسیله است که به قلم فارسی نوشته شده و خیلی هم روشن و واضح است، هر کسی این کتاب را بخواند میفهمد مرحوم آقای تجلیل در مقام بسط و تفصیل نبودند اما نکات اصلی هر فرع را بسیار عالمانه و مجتهدانه بیان کرده اند، از جمله این که در مباحث اجتهاد و تقلید میفرمایند: تمام ادله نقلی، آیات و روایات، که فقها در بحث تقلید از آن استفاده میکنند تأسیسی نیستند، بلکه بیان همان بنای عقلا بر رجوع به خبره است، پس وقتی این ادله تأسیسی نیست و روح این ادله بر اساس بنای عقلاست اگر بنای عقلا بر اعلمیت باشد باید اطلاق تمام این ادله لفظیه را تقیید بزنیم. ایشان از این راه مسئله تقلید از اعلم را مطرح میکردند.
حرف اصلی دیگران این است که دوران بین تعیین و تخییر است لذا تعیین اعلم را لازم میدانند، اما ایشان از این راه وارد شده و مباحث را خیلی روشن و واضح و بدون تکلف بیان میکردند، اگر کسی بر بحث مسلط نباشد با تکلف حرف میزند ولی هرکس با خواندن این کتاب متوجه میشود آقای تجلیل خیلی روان مطالب عمیق و دقیق فقهی را ذکر کردهاند. بحثها و دلیلهای مشکل استصحاب، انواع استصحاب، استصحاب در شبهه حکمیه، شبهات موضوعیه، تعارض استصحابها را خیلی روان بیان کردهاند.
اما چنین درسی را چه کسی میتواند تقریر کند؟ درس خارج درسی نیست که یک طلبه معمولی بدون آشنایی با اصطلاحات و احاطه بر مطالب و مقدمات بحث، بتواند آن را بنویسد. یک وقتی در درس خارج مرحوم والد ما رضواناللهعلیه، شخصی کنار من نشسته بود و هر جا مرحوم والد ما میگفت ظاهر، او ظاهر را «زاهر» مینوشت، کسی که اینطور مینویسد چگونه بتواند مباحث عمیق فقهی و اصولی را بفهمد.
اما در این کتاب که به قلم شریف صبیه مکرمه امام سرکارخانم اعرابی مصطفوی نوشته شده، بسیار روشن است که متن این کتاب همان مطالب گوینده است، من از خود ایشان پرسیدم که این کتاب را شما از نوار پیاده کردهاید؟ فرمودند نه، آقای تجلیل که درس میگفتند یک مقدار یادداشت میکردم و بعد هم در منزل آن را تکمیل مینمودم، این یک لطف و عنایتی از خدای تبارک و تعالی به امام و بیت ایشان و به این بانوی فرهیخته بوده که برای ما و حوزههای علمیه بسیار جای افتخار دارد.
البته این کتاب نیاز به ویرایش و بعضی از نکات دارد. به نظرمن یک شرح فارسی بر تحریر الوسیله است که میشود آن را به عنوان کتاب درسی قرار داد.
ما بسیار خوشحالیم، که در مقابل این اخلاصی که امام برای هدایت جامعه داشت، خداوند متعال یک بیتی به ایشان عنایت کرد که در رأس آن مرحوم شهید آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی رضوان الله تعالی علیه بود، شخصیت جامعی که هنوز حق ایشان در حوزههای علمیه ادا نشده. من یادم هست زمانی که مرحوم والد ما در یزد تبعید بود و بیت امام و حاج آقا مصطفی همه در نجف بودند، شخصی به والد ما عرض کرد ما مقلد آقای خمینی هستیم اگر خدای ناکرده به رحمت خدا روند، شما نظرتان در تقلید به کیست؟ ایشان بدون هیچ تأملی فرمود حاج آقا مصطفی.
واقعاً در میان اهل فن اگر کسی تحریرات و اصول ایشان را ببیند مشاهده خواهد کرد که این مرد با چه تبحری مبانی غامض اصول را مطرح کرده و مورد نقد و اشکال قرار میدهد و چگونه در مباحث اصولی میدانداری میکند. و این خیلی مهم است و غیر از این است که استادی فقط نقل قول کرده و بگوید زید این حرف را گفته و عمرو آن حرف را و میان این دو حرف این بهتر است و برود سراغ بحث بعدی. مرحوم حاج آقا مصطفی در مباحث فقهی میدانداری میکند و خودش وسط میدان همه حرفها را زیر و رو میکند و محققانه وارد میشود.
شخصیت دیگر که بیشتر بروز سیاسی داشت مرحوم حاج سید احمد آقای خمینی رضوان الله علیه است که اقتضای شرایط این بود در کنار امام و امین امام باشد، ایشان هم یکی از نعمتهای بزرگی بود که خدا به امام داد و همچنین صبایای محترمه ایشان که همهشان دارای فضیلت و یک بُعدی از ارزشها هستند، جلسه امروز به پاس تجلیل از زحمات این بانوی گرامی و تکریم از استاد شان مرحوم آقای تجلیل تبریزی و رونمایی از کتاب ایشان است.
امروز هم ما خوشحالیم که در ادامه بیت امام شخصیتهای بسیار ارزندهای حضور دارند که در مباحث علمی مشار بالبنان هستد، افراد باید انصاف را رعایت کنند و نباید به خاطر اینکه یک جایی اشکالی به ذهنشان میرسد سایر ابعاد را مورد انکار قرار دهند، این واقعیتی است که هست و ما خدا را بر این مطلب شاکریم، این نیست جز اینکه امام چون با خدا معامله کرده بود خدا یک چنین برجستگانی را در بیت ایشان قرار داد و ما امیدواریم که این بیت مملو از فقها، مملو از حکما و مفسران و شخصیتهای برجسته علمی و سیاسی باشد که بتوانند علمدار دین و مکتب اهلبیت عصمت و طهارت باشند.
یاد امام بزرگوار را گرامی میداریم، یاد امام همیشه باید در حوزهها زنده باشد، اگر حوزه بخواهد باقی بماند باید روی مبانی امام و اندیشههای امام کار کند و الا برمیگردد به همان حوزه و همان فقه قبل از انقلاب، حیف است که به این میراث علمی که از امام باقی مانده توجه نکنیم و از این میراث به شایستگی استفاده نکنیم.